زینبزینب، تا این لحظه: 15 سال و 9 روز سن داره

زینت پدر

این چند روز

سلام عشق مامان توی این چند روزه یه خورده احساس تنهایی میکنم ول ی خیلی خوبه که تو پیشمی عزیزم ،بابایی چند روزه که دیر از سر کار میاد یه خورده کارش سنگین شده آخه شده رییس امور قراردادها مامانی به فدات تو هم که به جورای مختلف خودتو مشغول میکنی،یا نقاشی میکشی ،یابازیای خیالی میکنی چند تا بچه خیالی داری اسم یکیشونو گذاشتی رانه ! قشنگه نه؟یا سی دی نگاه میک نی.             یه مدته  عاشق حموم رفتن شدی دوست داری هر روز بری حموم اگه هم نبرمت اینطوری میشی     نه به یه مدت پیش که به زور میرفتی حموم نه به حالا راستی فردا بای...
19 دی 1390

تنبیه و بخشش خرس قطبی

  اینجا مامانش داره دعواش میکنه! اینجا هم خرس کوچولو از مامانش معذرت خواهی میکنه .میبینید واقعا این محبت مادر و فرزند حتی تودنیای حیوانات هم وجود داره. ...
15 دی 1390

بدون عنوان

سلام مامان جونی،چند ماهی هست برات مطلب نذاشته بودم آخه اینترنتمون قطع بود. به همه پدر مادرای عزیز هم سلام میگم.ماشالله همه نی نیا بزرگ شدن مثل زینبم. زینب جونم دیگه کامل حرف میزنه به قول خودش میگه: من دیگه بسگ (بزرگ)شدم. بابایی دو روز رفته بود ماموریت تهران ما هم رفتیم اهواز اونجا خیلی بهت خوش میگذره و هر وقت برمیگردیم گریه میکنی دیروز عصر هم رفتیم خونه عمه سارا آخه حال محمد جواد خوب نبود ولی خدا رو شکر بهتر شده بود شما هم خیلی خوشحال بودی. ساعتای 6.5 بود که به سمت خرمشهر راه افتادیم شب هم بابایی رسید.   فرشته خودم دوست دارم. ...
14 دی 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینت پدر می باشد